شماره مجوز: ۱۶۰۶۸۵ – ۱۵۵/۹۰
نام مجموعه:سریال روزی روزگاری|
سال تولید: ۱۳۶۸|
فرمت:Dvd-Vob|
کیفیت:عالی|
رزولیشن تصویر:۵۷۶ * ۷۲۰ |
نوع تصویر :Full Screen|
زبان: فارسی|
تعداد قسمتها:۱۵ قسمت|
میانگین زمان هر فیلم:۵۰ دقیقه|
تعداد دی وی دی:۳ عدد|
توضیحات: پخش جدید از شبکه آی فیلم۲ با کیفیت عالی|
توضیحات، خلاصه داستان و معرفی شخصیتها:
داستان سریال خاطره انگیز روزی روزگاری در حقیقت از داستان های کوچکی تشکیل شده که به هم پیونده داده شده و یک داستان کلی را روایت می کنند. اما در حقیقت، شخصیت اصلی داستان مراد بیک (با بازی زنده یاد خسرو شکیبایی) می باشد که یک راهزن است و به همراه دار و دسته اش کاروان هایی را که تشخیص می دهند مال و منال زیادی به همراه دارند غارت می کنند. البته مراد بیک قوانین خاص خودش را دارد. مثلاً برای قافله مایحتاج سفر را به حدی که به مقصد برسند باقی می گذارد. یا اینکه از هر قافله ای دزدی نمی کند. اما در مقابل او رقیبش حسام بیک قرار دارد که او هم با گروهش راهزنی می کند. اما انصاف وی کمتر است.
مراد بیک توسط افرادی ناشناس به شدت زخمی می شود و به طور کاملاً اتفاقی وارد ایلی می شود که آن ایل زمینه تغییر و تحول اساسی او را به سمت پاک شدن فراهم می آورد…
نقد کوتاه:
میگویند هر اثر هنری دنیای خودش را بنا میگذارد حالا هر چقدر که قراردادهای این اثر هنری در نزد مخاطب پذیرفتنیتر باشد به همان اندازه هم ارتباط و درک و تبادل و در نهایت میزان محبوبیت آن نیز بیشتر میشود.
روزی روزگاری از همان تیتراژ ابتدایی، دنیای فرضی خودش را براساس قواعد خودش بنا میگذارد و تلاش میکند مخاطب را هم با این دنیای فرضی درگیر کند که در این کار موفق هم میشود.
سریال یکی از متفاوتترین داستانهای این سالها را با ساختاری «نو« و کاملا تازه و البته آبرومند روایت میکند.
سریال روزی روزگاری یکی از جذابترین و باورپذیرترین تغییر و تحولات روحی یک شخصیت را به نمایش میگذارد بدون آن که تحمیلی و نچسب و غیرواقعی به نظر برسد.
وقتی مرادبیک یکی از آدمهای منفی قصه آرامآرام به قهرمان قصه تبدیل میشود همه چیز به بهترین شکل اتفاق میافتد. نگاهی به آثار قبل و بعد از این اثر بیندازید و همین نکته را تحول آدم بد قصه را در آن، مورد مداقه قرار دهید تا ببینید چه کار بزرگی در این اثر انجام شده است.
همچنین این سریال نمونهای خوب از استفاده درست از لهجه و فرهنگ بومی برای شخصیتهای مختلف است. استفاده از آن میزان لهجه یک شروع خوب در رسانه بود که متاسفانه آنگونه که انتظار میرفت در آثار بعدی ادامه نیافت.
در سریال روزی روزگاری تلاش شد داستانهایی برای مخاطب روایت شود که مخاطب ایرانی از جزئیات آن چندان ذهنیتی نداشته است. شخصیتها، حوادث و روند داستان هم به گونهای است که امکان پیشبینی قسمتهای بعد را سخت و دور از ذهن کرده است.
این سریال، ملغمهای از داستانهای قدیمی، فولکلور و شخصیتهای متفاوتی است که در کنار استفاده از فرم و ساختاری که هنوز هم در تلویزیون یک اتفاق محسوب میشود، سخت دیدنی شده است. حتی داستان سریال هم به تنهایی این کشش را دارد که مخاطب را با خود درگیر کند.درهم تنیدگی داستانها، شروع و پایان آنها، اتفاقاتی که میافتد، فضاها و آدمها همه و همه این ذهنیت را تشدید میکند که اساسا الگوی داستانگویی هزار و یک شبی مدنظر بوده است.
نمونه کیفیت سریال روزی روزگاری – اسکرین شات 1
نمونه کیفیت سریال روزی روزگاری – اسکرین شات 2
شخصیتهای سریال روزی روزگاری
آدم: چوب باز ماهری که همراه کاروان است و پس از لخت شدن کاروان به دسته حسام بیک می پیوندد و اخبار اردوی حسام را برای مراد می برد.
بازرگان: پیرمرد ثروتمندی که با راهزنها همدست می شود و توسط نوکران خود به قتل می رسد.
بسیم: برادر نسیم که در دسته حسام است. او خواهرزاده حسام است و پانایب او به شمار می رود.
حسام بیک: سردسته راهزنانی که در سنگ سفید هستند. او نمی ترسد و نقاب به چهره نمی زند.
خاله لیلا: بزرگ خاندانی روستایی که مراد را درمان و او را سر به راه می کند.
رستم بیک: شوهر خاله لیلا که راهزن ها او را کشته اند.
رفعت خان: خانی که چیزهای زیادی بلد است و چون حرفهایی می زند که از فهم مرد بالاتر است به او خان خله می گویند.
رمضون گنگه.
سعدالبیک: پیشکار حسام.
شعبان: پدر گل آقا حرف زیاد می زند، و عقل درست و حسابی ندارد. شاهد قتل رستم بوده ولی داستان قتل او را به دروغ به مراد بیک نسبت می دهد.
صفربیک: از راهزنان قدیمی که در دسته مراد است و وفادارترین فرد به او است.
غلام بیک: رییس تفنگچی های محافظ کاروان.
قدرت: رنگ رز است.
قلی خان: که راهزن بوده و توبه کرده و بلدچی شده می میرد. او هزار کاروان را لخت کرده ولی تاکنون نتوانسته یک کاروان را سالم به مقصد برساند و مشغول ذمه خودش شده است.
کارخانه: دستگاه پارچه بافی که مراد غنیمت گرفته و به سختی بالای کوه برده و حسام قصد دارد آن را بدزدد و بفروشد ولی نمی تواند، نسیم می خواهد آن را به صاحبش بازگرداند.
کل حسین: پدرزن مراد.
گل آقا: خل است، صدای خوشی دارد، دل به کار نمی دهد و در کوه و صحرا آواز می خواند.
مراد بیک: سردسته راهزنانی که در گرگ دره هستند.
نسیم: پانایب مراد. توبه می کند، دسته مراد را ترک می کند و به جای راهزن، راه بپا می شود. حسام او را اسیر می کند. بعدها او درویش می شود، به جنگلی ها می پیوندد و مراد را نیز با خود همراه می کند.
هفت برادران: برادرانی که سخنی نمی گویند ولی بهترین تیراندازان منطقه هستند. نام آنها لرزه بر اندام ها می اندازد، به آسانی با کسی همکاری نمی کنند.
فروشگاه طنین افتخار دارد سریال روزی روزگاری را با عالی ترین کیفیت و به صورت منو دار (قابل پخش در کلیه دستگاههای نمایش خانگی) به عاشقان نوستالژی تقدیم نماید.
فروشگاه اینترنتی فیلم و سریال طنین
هنوز بررسیای ثبت نشده است.