بازاریابی به شیوه نوین – نویسنده : صالح سپهریفر / مشاور کسب و کارهای نوآور
این روزها دیگر بیشتر از 90 درصد مردم می دانند که تعداد مخاطبان در شبکه های اجتماعی و خصوصاً شبکه اینستاگرام رابطه مستقیمی با درآمد دارد. هر چه یک شخص رسانه ای با مخاطبان بالاتر داشته باشد، به طور منطقی درآمد بالاتری هم دارد. اگر روزگاران قدیم، داشتن یک رسانه معروف نیاز به سرمایه گذاری کلان برای راه اندازی روزنامه یا شبکه تلویزیونی داشت، اکنون اما با یک گوشی لمسی تقریباً معمولی و یک ارتباط اینترنتی ساده و کمی نبوغ با چاشنی های متفاوت، می توان رسانه ای به بزرگی میلیونها نفر انسان داشت. اما برخلاف آن روزها که رسانه در قالب یک برند فعالیت میکرد، این روزها شاهد حضور افرادی در شبکههای اجتماعی هستیم که با هویت واقعی خودشان با مخاطبان ارتباط دارند. این افراد که ممکن است برای مخاطبانی با سلیقههای مختلف محتوا تولید کنند، در اصطلاح «تاثیرگذار» یا همان «اینفلوئنسر» نامیده میشوند. اینفلوئنسرها در سراسر جهان معمولا بخشی از محتوای تولیدی خود را به تبلیغ یا معرفی خدمات و محصولات مختلفی اختصاص میدهند و از این راه کسب درآمد میکنند. اینفلوئنسرها میتوانند در رسانههای مختلف اجتماعی فعالیت کنند. تاکنون اینستاگرام رتبه اول فعالیت و البته درآمدزایی را برای این افراد به خود اختصاص داده است. فیسبوک، یوتیوب و توییتر نیز جایگاههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند. با این وجود، کل درآمدی که اینفلوئنسرها از این سهپلتفرم به دست میآورند، بسیار کمتر از درآمد حاصل از اینستاگرام است. البته این پدیده درست مانند هر پدیده دیگری مزایا و معایبی دارد.
اثربخشی بالای تبلیغاتی
شاید مهمترین دلیلی که شرکتهای بزرگ و متوسط را تشویق می کند که هزینه های زیادی را به اینفلوئنسرها بپردازند تا برایشان تبلیغ کنند، بازدهی بالای تبلیغات در اینستاگرام می باشد. به طوری که گاهی با هزینه هایی در حدود یک دهم یک تبلیغ تلویزیونی میتوان تبلیغی با بازدهی ده برابری ارائه داد.
در یک مطالعه که چندی پیش به انجام رسید، مشخص شد نرخ بازگشت سرمایه تبلیغ توسط اینفلوئنسرها یک به 18 است. در واقع به ازای هر دلار هزینه برای این نوع تبلیغ معمولا ۱۸ دلار درآمد برای تبلیغدهنده ایجاد میشود.
اعتماد بالایی که بسیاری از دنبالکنندگان به اینفلوئنسر مورد علاقه خود دارند از یکسو و جذابیتی که اینفلوئنسرها برای ارائه محتوای تبلیغاتی دارند سبب استقبال از محصول یا خدمت تبلیغشده میشود. در واقع چون محتوای تبلیغاتی در قالبی ترکیبی (مثلا به عنوان بخشی از یک محتوای طنز یا آموزشی) عرضهمیشود، برای مخاطب دلنشینتر از شیوههای معمول تبلیغاتی است. اما همین ترکیبی بودن محتوا، یک بحث جدی بهوجود میآورد که حتی میتواند دردسرهایی برای اینفلوئنسرها ایجاد کند.
قصدی که کمرنگ بیان میشود
در بسیاری از کشورهای دنیا، شیوه بازاریابی به گونه ای می باشد که اگر محتوای تولیدی جنبه تبلیغ یک محصول یا خدمت خاص را داشته باشد، این موضوع حتما باید به اطلاع مخاطب برسد. در واقع مخاطب باید بداند که محتوای مورد نظر یک محتوای بیطرفانه نیست و با هدف معرفی یک محصول یا برند مشخص عرضه شده است.
با وجود اینکه این اصل در بسیاری از رسانههای سنتی (مثل رادیو یا تلویزیون) یا حتی وبسایتها به دقت رعایت میشود، اینفلوئنسرهای اینستاگرامی تمایل چندانی به آن نشان نمیدهند.
سادهترین راه برای اعلام تبلیغاتی بودن یک محتوا، اعلام آن در تصویر یا ویدئوی منتشر شده است. اما معمولا این کار انجام نمیشود. دلیلش نیز این است که معمولا مخاطبها تمایلی به مشاهده محتوای تبلیغاتی ندارند. به همین دلیل، اینفلوئنسرهای اینستاگرامی این موضوع را در نوشته زیر پست اعلام میکنند.
اما تحقیقی که بهتازگی روی دهها کانال اینفلوئنسرهای اینستاگرامی انجام شده، نشان میداد که سه چهارم این افراد معمولا هشتگی را که نشانگر تبلیغاتی بودن محتواست، در جایی که احتمال مشاهدهاش توسط مخاطب کم است قرار میدهند. در ۵۹ درصد از پستهای بررسی شده، هشتگ نشانگر تبلیغاتی بودن محتوا در وسط و لابهلای حجم زیادی از متن، در ۲۴ درصد از موارد در انتها و فقط در ۵ درصد از موارد در ابتدای نوشته زیر پست قرار گرفته بود.
گفتوگو درباره محصول و برند
دریافت بازخورد واقعی از مشتریان، یکی از مهمترین ابزارهای هر شرکت برای ارزیابی محصولات و خدماتش از دیدگاه مشتریان است. با وجود اینکه چند شیوه برای این کار وجود دارد، نظراتی که کاربران در زیر پستهای تبلیغی در صفحات اینفلوئنسرها میگذارند، یکی از بهترین منابع برای ارزیابی دیدگاه آنها به شمار میرود.
از نظر طرفداران هر اینفلوئنسر اینستاگرامی، بخش نظرات بیشتر شبیه یک محفل خودمانی از طرفدارانش است. در نتیجه، کاربران در آن احساس آزادی بیشتری برای بیان نظرات خود احساس میکنند. همین احساس موجب میشود بسیاری از دیدگاههای مطرح شده درباره محصولات و خدمات تبلیغشده بسیار به واقعیت نزدیک باشد.
خطری بیخ گوش تبلیغدهندگان
اما این قابلیت بازاریابی میتواند همچون یک شمشیر دولبه عمل کند. فضای داخل هر صفحه مربوط به اینفلوئنسرهای اینستاگرام، حال و هوای خاص خودش را دارد. اگر یک شرکت بدون شناخت دقیق این فضا و نیازهای کاربران حاضر در آن و صرفا براساس تعداد دنبالکنندگان، آگهی سفارش دهد، ممکن است بهسختی آسیب ببیند. از آنجا که امروزه، مشتریان بیشتر از اینکه ادعاهای یک شرکت را باور کنند به دیدگاهها و نظرات مشتریان دیگر اهمیت میدهند، هر بازخورد منفی در زیر پست تبلیغاتی میتواند بهشدت برای تبلیغدهنده زیانبار باشد.
همچنین بارها دیده شده که برخی از رقبای یک شرکت از این فرصت برای تخریب رقیب تبلیغدهنده خود استفاده میکنند.
اهمیت اینفلوئنسرهای نوپا و کوچک
یکی از جذابیتهای شیوه بازاریابی به کمک اینفلوئنسرها این است که امکان دستیابی به مخاطبانی خاص در جامعه برای تبلیغدهندگان فراهم میشود. تبلیغدهندگان با اندکی جستوجو میتوانند اینفلوئنسرهایی را برای مثال در شهرهای کوچک یا ویژه برخی افراد علاقهمند به حوزهای خاص (مثلا ماهیگیری، خوشنویسی، جودو یا هرعلاقهمندی خاص) بیابند و محصولی را که برای این طیف خاص جذاب است از طریق اینفلوئنسر معرفی کنند. این شیوه میتواند کمهزینهتر و در عین حال، پربازدهتر از شیوههای مرسوم دیگر باشد.
آمارهای جالب
در پایان مقاله بازاریابی از طریق شبکه های اجتماعی، از مجله اینترنتی طنین، قصد داریم آمارهای جالب و حیرت آوری در مورد تبلیغات و بازاریابی در شبکه های اجتماعی خدمت شما ارائه کنیم.
حدود ۵۰۰ هزار اینفلوئنسر اینستاگرامی در سراسر دنیا وجود دارد.
صفحه کریستیانو رونالدو در اینستاگرام بابت هر پست مبلغی بین ۴۶۶ تا ۷۶۶ هزار دلار دریافت میکند. به این ترتیب لقب پردرآمدترین اینفلوئنسر اینستاگرامی به این بازیکن معروف فوتبال میرسد.
تبلیغ انواع پوشاک، رایجترین محتوای عرضهشده توسط اینفلوئنسرهاست. یکچهارم همه تبلیغات اینفلوئنسرها در سال۲۰۱۹ به تبلیغ پوشاک اختصاص داشت. پس از آن خوراکیها (۱۲ درصد)، تفریحات (۱۱ درصد) و محصولات ویژه کودکان (۱۰ درصد) جایگاههای بعدی را به خود اختصاص دادهاند.
کارشناسان پیشبینی میکنند مجموع درآمد اینفلوئنسرها تا سال ۲۰۲۲ به ۱۵ میلیارد دلار برسد.
منبع: جام جم – با اندکی تصرف و تلخیص