خلاصه داستان فیلم اتاق خالی :
زن و مردی که فرزندشان را از دست داده اند در حال جر و بحث با یکدیگر در تاریکی شب رانندگی میکنند که در راه متوجه میشوند از مسیر منحرف شده اند، جلوی پمپ بنزین متوقف میشوند تعمیرکاری که آنجاست ماشین را تعمیر میکند و راه را به آنها نشان می دهد اما باز گم میشوند و به ناچار به همان محل بر میگردند و با یک متل روبرو می شوند اما از مکانیک خبری نیست و صدای جیغ زنی به گوش میرسد مرد کنجکاو میشود و برای پی بردن به ماجرا زنگ پذیرش را به صدا در می آورد مسئول پذیرش میآید، معلوم می شود این صدای داد و فریاد یک صدای ضبط شده است. زن وشوهر اتاقی را اجاره میکنند اما وسایل اتاق فرسوده و کثیف است تصمیم میگیرند در همان وضعیت چند ساعتی بخوابند و فردا حرکت کنند که ناگهان صدای زنگ تلفن به گوش میرسد اما کسی پشت خط نیست بلافاصله بعد از آن، صدای ضربههای مشکوکی به در به گوش میرسد اما پشت در هم کسی نیست این صدا پیوسته تر و بلند تر می شود مرد عصبانی به سراغ مسئول پذیرش میرود و از او می خواهد که این مشکل را حل کند. زن و شوهر در اتاق فیلمهای ضبط شدهای را پیدا میکنند که نشان میدهد افرادی در همان اتاق مورد ضرب و شتم قرار میگیرند و کشته میشوند مرد با کمی تامل متوجه دوربین مخفی در اتاق میشود که برای فرار پنهانی از اتاق به سراغ پنجره میروند اما پنجره میخکوب شده است.
شوهر با دقت در فیلم ها متوجه میشود که عاملان قتل از در وارد نشده اند برای همین به دنبال راه ورودی دیگری آنها به آپارتمان است که متوجه دری مخفی در کف حمام میشود، از زنش میخواهد که از جلوی دوربین تکان نخورد تا حواس آنها پرت شود و در این فاصله به دنبال کمک برود مرد از اتاق خارج میشود و به سراغ باجه تلفنی که در همان نزدیکی است می رود و از پلیس درخواست کمک می کند اما آنها متوجه میشوند و با ماشین به باجه می کوبند، مرد جان سالم به در می برد و به اتاق پناه میبرد آنها برای نجات وارد دریچه کف حمام میشوند زیر دریچه یک تونل پر از موش است که به اتاق دوربینهای مدار بسته منتهی میشود اما تبهکاران متوجه آنها میشوند و باز آنها به اتاق خالی برمیگردند این تعقیب و گریزها ادامه پیدا می کند تا این که یک پلیس از راه میرسد و در حال بازرسی به آنجا مشکوک میشود او را هم به قتل میرسانند.
در همه این صحنه ها مرد همواره همسرش را دلداری میدهد و زن به یاد کودکش می افتد که بی دقتی او باعث شده در باز بماند و بچه از پله بیفتد.
شوهر که همچنان به نجات از آنجا امیدوار است همسرش را در اتاق کوچکی که در سقف است پنهان میکند و شیشه را می شکند تا قاتل ها تصور کنند آنها از پنجره گریختهاند او از زنش می خواهد به هیچ وجه از آنجا خارج نشود تا او کمک بیاورد اما تبهکاران مرد را در اتاق پیدا میکنند و در جلوی چشم همسرش که از شکاف در اتاقک این صحنه ها را میبیند به قتل میرسانند، قاتلان با تصور این که زن از راه پنجره فرار کرده است و به جستجوی او در محوطه میروند، کم کم هوا روشن میشود در روشنایی روز علامت پمپ بنزین دیده میشود زن از مخفیگاهش خارج میشود که قاتل ها به او حمل میکنند ولی زن که سوار ماشین شده با دیوار برخورد میکند و دو نفر از تبهکاران بر اثر این تصادف کشته میشوند مسئول متل را هم با هفت تیری که در آنجا پیدا کرده است به قتل میرساند، به طرف شوهرش میرود و متوجه میشود که او زنده است.
نقد فیلم اتاق خالی :
همه صحنه های فیلم مانند: صدای زنگ تلفن، ضربه های مشکوک به در، صداهای ناگهانی و بلند، تاریکی، موسیقی فیلم، تونل و موشها،… باعث وحشت مخاطب میشود اما معلوم نمیشود که این تبهکاران چرا از این شیوه برای کشتن افرادی که آنها را نمی شناسند استفاده میکنند.
در ابتدا تصور میشود که شاید گروهی روانشناس افراد را زیر نظر گرفته اند تا در شرایط ترس و نگرانی آنها را کنترل کنند اما با پیدا شدن فیلمهایی که به عمد در اتاق گذاشته شده است معلوم میشود که گروهی قاتل آنها را میپایند و این روش آنهاست اما در جایی که زن به شوهرش میگوید من بی دقتی کردم و بازماندن در باعث مرگ چارلی (فرزندشان) شد این طور به نظر میرسد که آنها قربانی اشتباهات خودشان هستند و در جایی دارند مجازات گناهشان را پس میدهند. اما در نهایت مخاطب جوابی برای این سوال خود پیدا نمیکند.
همچنین زن و شوهری که تا قبل از وارد شدن به این اتاق دائم در حال درگیری و ایراد گرفتن به یکدیگر بودند حالا به یکدیگر پناه آوردهاند و به خاطر اشتباهاتشان از یکدیگر عذر خواهی میکنند و به یکدیگر ابراز عشق می کنند.
در واقع داستان فیلم بسیار ساده است و درونمایهای عشقی دارد که با صحنه های جنایی همراه شده است.
اتاق خالی مانند بسیاری از رمانها و فیلمها با مرگ شخصیتهای منفی و پیروزی شخصیتهای مثبت به پایان میرسد.
فروشگاه اینترنتی فیلم و سریال طنین
هنوز بررسیای ثبت نشده است.