خرید پستی سریال دردسرهای عظیم ۲ با کیفیت عالی

بازدید: 164 بازدید

مجموعه تلویزیونی دردسرهای عظیم ۲ فصل دوم با کیفیت عالی ضبط شده از شبکه سوم سیما


نام مجموعه: سریال دردسرهای عظیم ۲|

سال تولید:۱۳۹۴، ایران|

زبان: فارسی|

کیفیت:عالی|

تعداد قسمتها:۲۶ قسمت|

میانگین زمان هر قسمت:۵۰ دقیقه|

تعداد دی وی دی:۴ عدد|

ژانر: رئال، اجتماعی، کمدی|

توضیحات: ضبط شده از شبکه سوم سیما|


تابستان سال ۱۳۹۳ بود که برزو نیک نژاد با شروع ساخت دردسرهای عظیم، خیلی از مخاطبان را مجذوب کار جدید خود کرد و همین جاذبه فصل اول باعث شد که نیک نژاد تصمیم به ساخت سری دوم این مجموعه بگیرد. با هماهنگی هایی که انجام شد مقرر شد که فصل دوم برای ماه رمضان ۹۴ آماده شود. ضبط سریال از حدود ده بیست روز قبل از آغاز ماه رمضان شروع شد و تا زمان پخش هم ادامه داشت. یعنی به طور همزمان هم پخش و هم ضبط. تیم بازیگران و تهیه کنندگان می توانستند با اطلاع از بازتاب قسمتهای پخش شده برخی قسمتهای فیلمنامه را که می شد تغییر دهند. به هر حال بازیگران فصل دوم همان بازیگران فصل اول بودند و حسین محب اهری، فریده سپاه منصور، امیر حسین صدیق، مه لقا باقری، فرزاد حاتمیان و سولماز غنی به جمع بازیگران فصل اول پیوستند تا در فصل دوم ایفای نقش کنند.

داستان در فصل دوم از جایی آغاز می شود که لطیف و بهار تصمیم گرفته اند با هم ازدواج کنند. آنها صیغه محرمیتی خوانده اند و اکنون به دنبال فراهم کردن مقدمات عقد خود هستند. از طرفی تمامی همسایه ها اکنون به یک مکان جدید نقل مکان کرده اند تا خانه قبلی از نو بنا شود. بهار و مادرش فیروزه پس از سالها به سراغ خانواده شوهر فیروزه می روند تا آنها را برای مراسم عقد بهار دعوت کنند. اما با برخورد بد مادر بزرگ بهار مواجه می شوند. عموی بهار سعی می کند آنها را آرام کند و به همین دلیل قرار ملاقاتی با لطیف و بهار می گذارد. پس از دیدن لطیف، عموی بهار به وی مشکوک می شود. در این میان، لطیف و بهار ماشین ارسلان را قرض می گیرند و به دنبال کارهایشان می روند که ناگهان سر و کله یک نوزاد در اتومبیل پیدا می شود. بهمراه این نوزاد عکس و نوشته ای است که نشان می دهد لطیف قبلاً زن داشته و این نوزاد متعلق به لطیف است. بهار، عصبانی می شود و تصمیم به ترک لطیف می گیرد اما لطیف با هزار زحمت و التماس از بهار می خواهد که تا روشن شدن نتیجه آزمایش Dna صبر کند تا بفهمد که این بچه متعلق به وی نیست.

در این حین خانواده لطیف هم از شهرستان برای انجام مراسم عقد می آیند و اکنون لطیف نمی داند که این بچه را تا روشن شدن نتیجه دی ان ای کجا باید ببرد و به دست چه کسی بسپارد. او و بهار تصمیم می گیرند بچه را به یک پرستار بدهند. همه چیز ظاهراً و موقتاً ختم به خیر می شود و شب خواستگاری بهار فرا می رسد. عموی بهار هم به دعوت آنها به مراسم خواستگاری می آید. اما پرستار بچه همان شب به در خانه ی آنها آمده و بچه را تحویل می دهد و قضیه لو می رود. اکنون لطیف باید به همه ثابت کند که این بچه متعلق به او نیست. قرار عقد و عروسی به هم می ریزد و این بار زوایای جدیدی از پرده های پنهان، هویدا می شود…

دسته بندی متفرقه
اشتراک گذاری
نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید

هیچ محصولی در سبد خرید نیست.

ورود به سایت