سریال ایرانی زیر تیغ با کیفیت بالا ، خرید پستی ، خرید اینترنتی

مجموعه تلویزیونی زیر تیغ با کیفیت بسیار خوب با بازی زیبای پرویز پرستویی، فاطمه معتمد آریا، نگار جواهریان، کوروش تهامی و سیاوش تهمورث

نام مجموعه:سریال تلویزیونی زیر تیغ|

سال تولید: ۱۳۸۵، ایران|

فرمت:Dvd-Avi|

کیفیت:بسیار خوب(۶۴۰*۴۸۰)|

زبان: فارسی |

تعداد قسمتها:۱۲ قسمت|

میانگین زمان هر فیلم:۷۰دقیقه|

تعداد دی وی دی:۳عدد|

توضیحات: مجموعه کامل|

خلاصه داستان و نقد سریال:

سریال زیر تیغ، برای شبکه یک سیما آماده پخش و در سال ۱۳۸۵ پخش شد. در ابتدا، حضور بازیگران معروف و مطرحی چون پرویز پرستویی، فاطمه معتمد آریا و آتیلا پسیانی عاملی برای جذب مخاطبان بود. اما وقتی دو سه قسمت از کار پخش شد، مشخص شد که فیلمنامه و ساختار سریال بسیار قوی است و داستان فیلم به گونه ای است که مخاطبان زیادی را به سمت و سوی خود می کشاند. دلیل مهمی که می توان برای این ادعا قائل شد، بردن دو جایزه از پنج جایزه جشنواره بین المللی رم ایتالیا بود که نصیب پرویز پرستویی به عنوان بازیگر نقش اول مرد و محمدرضا هنرمند به عنوان کارگردان این اثر به یاد ماندنی شد.

و اما از همه اینها که بگذریم قصه ی زیر تیغ قصه ایست پر از فراز و نشیب و پر از غم. داستان دوستان قدیمی و دشمنان امروزی. داستان اتفاقات ناخواسته و حوادثی که ممکن است در زندگی برای هر کس پیش بیاید.

داستان دو خانواده معمولی را روایت می کند که سالهاست با هم نان و نمک خورده اند. اوس محمود و اوس جعفر، دو یار قدیمی و صمیمی هستند که از دوران کودکی با هم بزرگ شده اند و اکنون بعد از گذشت چندین دهه هر دو با هم در یک کارخانه تولید قطعات یدکی کار می کنند. برادر اوس جعفر، «قدرت« هم در این کارخانه مشغول به کار است. خانواده محمود و جعفر با هم رابطه بسیار صمیمانه ای دارند تا جایی که قرار است محمود، دختر خود مریم را به رضا پسر جعفر بدهد. طاهره، همسر محمود همیشه با بهترین الفاظ محمود را می ستاید و به او افتخار می کند. محمود مرد پاک و طاهری است و در زندگی هیچگاه لقمه حرام وارد زندگی نکرده است. از این رو، زمانی که در می یابد قدرت برادر جعفر، به همراه چند نفر از بالادستی های خود، شروع به دزدی از کارخانه کرده اند، سر و صدایش در می آید و قدرت را تهدید می کند که این قضیه را آشکار خواهد کرد. قدرت که فرد بسیار خطرناک و ناپاکی است با شیطنتهای خود جعفر و محمود را به جان هم می اندازد. تا اینکه روزی در رختکن کارخانه، جعفر و محمود به طور ناخواسته با هم درگیر می شوند و محمود جعفر را هل می دهد. سر جعفر به کمد آهنی می خورد و در دم جان می سپارد. محمود، وحشت زده از این اتفاق ناخواسته، از کارخانه می گریزد. کسی متوجه او نمی شود. چند دقیقه بعد، خسرو که از جعفر بر سر مسئله ای کینه به دل دارد، به سراغش می رود تا با او حرف بزند. اما با جسد بی جان وی مواجه می شود. همان لحظه، چند نفر از کارگران سر رسیده و به گمان اینکه خسرو، جعفر را به قتل رسانده او را دستگیر کرده و به پلیس زنگ می زنند…