خلاصه داستان فیلم سینمایی حاجی واشنگتن محصول سال ۱۳۶۱ سینمای ایران – مجله سینمایی طنین
در سال 1306 هجری قمری حاج حسینقلی خان نوری صدرالسلطنه، از سوی ناصرالدین شاه با سمت نخستین ایلچی (سفیر) ایران در ایالات متحده آمریکا به همراه مترجمش میرزامحمود راهی آن دیار می شود. به دستور حسینقلی خان که از ملاقات با وزیر خارجه و رییس جمهور وقت آمریکا ذوق زده شده، ساختمان بزرگی به عنوان سفارتخانه اجاره می شود و چند خدمتگزار نیز استخدام می شوند. حسینقلی خان و مترجمش از هتل پارادایز به آنجا نقل مکان می کنند. میرزامحمود ـ که در واقع به منظور تحصیل طب با ایلچی همراه شده ـ حاج حسینقلی خان را که در سفارت هیچ مراجعه کننده ای ندارد ترک می کند و به دانشگاه می رود. به تدریج بودجه سفارتخانه قطع می شود و حاجی به ناچار خدمتگزاران را اخراج می کند. حاجی که از دوری دخترش سخت بی تاب است و احساس تنهایی می کند، رییس جمهور را در لباس ساده یک کابوی در سفارتخانه می بیند و پذیرایی کاملی از او می کند و گزارش این دیدار را با جزییات ثبت می کند، اما در پایان درمی یابد که رییس جمهور پس از پایان دوره ریاست جمهوری اش انتخابات را به رقیب واگذار کرده و حالا کشاورزی است که به دلیل علاقه به پسته ایرانی، آمده تا روش کاشت و برداشت آن را از حاجی بپرسد. مراجعه کننده بعدی سفارتخانه یک سرخ پوست فراری است که برای پناهنده شدن به حاجی روی آورده است. حاجی زیر فشار دولت آمریکا و نیز میرزامحمود ـ که ادامه تحصیلش را به دلیل رفتار حاجی در خطر دیده ـ قرار می گیرد؛ اما تسلیم نمی شود. سرانجام با فراخوانده شدن حاجی به وطن، مأموریت اولین سفیر تحقیرشده ای که خود را یک تبعیدی به مکانی دور از کشور می پندارد، به پایان می رسد. در تهران مقامی تازه برای حاجی در نظر گرفته شده است.